سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://farsibookan.ParsiBlog.com
حافظ سخن بگوی که بر صفحه ی جهان..............این نقش ماند از قلمت یادگارعمر 


1_جمله گفتند این زمان از دور کار
نیست خالی هیچ شهر از شهریار

در بعضی نسخ بجای دور کار از روزگار استفاده شده و خللی در معنی ایجاد نمیشود

2_هم ز هر حضرت خبردار آمدم
هم ز فطنت صاحب اسرارآمدم


در همه نسخه ها به این شکل آمده ولی درست ((هم ز حضرت من خبردار آمدم))
زیرا منظور فقط یک پیشگاه یعنی پیشگاه سیمرغ((خداوند متعال)) است و نمی تواند ((هر حضرت)) یعنی پیشگاه های دیگر درست باشد چرا که خداوند یگانه است.

3_گفت ای مرغان منم بی هیچ ریب
هم برید حضرت و هم پیک غیب

برید و پیک مترادفند به نحوی که برید به معنی نامه رسان سواره و پیک به معنی نامه رسان پیاده است


4_با سلیمان در سخن پیش آمدم
لاجرم از خیل او پیش آمدم

تلمیح به داستان هدهد با سلیمان که سلیمان با هدهد صحبت میکرد


5_هرکه در وی باخت جان از خود برست
در ره جانان ز نیک و بد برست

اینکه انسان از بدی ها خود را خالی کند و بدی ها را رها درست است اما چرا کلمه ی نیک یعنی خوب هم آمده؟

جواب:چون در راه معشوق باید از همه چیز دل کند چه خوبی ها و چه بدی ها و در اینصورت نیک و بد مجاز از همه چیز است با علاقه جز به کل
عشق حقیقی:خالی شدن از خود و لبریز شدن از معشوق


[ چهارشنبه 97/12/15 ] [ 4:24 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

آ

کار بست نکات زیر مهارت تندخوانی را در شما تقویت می‌کند:
1 – مکث‌ها و توقف‌های چشمان خود را حین مطالعه سطور کاهش دهید.
 – این همان تمرکزهای لحظه‌ای  روی حروف و واژه‌ها ست. ما هنگام خواندن هر یک از سطرهای یک متن چشمان خود را به صورت جهشی به سمت جلو حرکت می‌دهیم. اکنون هر میزان که ما این مکث‌ها و جهش‌ها را کاهش دهیم سرعت خواندنمان نیز افزایش می‌یابد. تعداد این توقف‌ها معمولاً در افراد کندخوان به 7بار در هر سطر می‌رسد اما شما می‌توانید این مکث‌ها را به 3 بار در هر سطر کاهش دهید.
- هنگام مطالعه چشمان خود را در طول سطرها حرکت دهید و نه سر خود را.
- برای کاهش مکث‌ها می‌بایست حوزه دید خود را افزایش دهید. برای این منظور شما باید سعی کنید تا تصاویر واقع در گوشه چشمان خود را بدون این که به طور مستقیم به آن ها نگاه کنید، ببینید.
- اجازه ندهید حین مطالعه دیدتان دچار سرگردانی شود.
2 – واژه‌ها را گروه‌بندی کنید.
- ما آموخته‌ایم که چگونه حروف را با یکدیگر ترکیب کرده و کلمات را خوانده و درک کنیم. اکنون باید بیاموزیم که دسته‌ای از کلمات را با یکدیگر ترکیب کرده و یک جمله را در آن واحد بخوانیم و در قدم بعدی باید بیاموزیم که چگونه جملات را دسته‌بندی کرده و مفهوم کلی یک پاراگراف را استخراج کنیم.
- ثابت شده که دسته‌بندی واژه‌ها قوه ادراک و فهم را افزایش می‌دهد. به طور کلی مفهوم را آسان‌تر می‌توان از یک دسته واژه استخراج کرد تا از کلمات منفرد و حتی حروف تک.
3 – هیچ‌گاه به عقب بازنگردید.
 – اغلب افراد عادت کرده‌اند هنگام مطالعه به عقب بازگشته و واژه‌ها و یا قسمت‌هایی از متن را که به درستی متوجه نشده‌اند  بازخوانی کنند. این کار فقط از سرعت خواندن شما می‌کاهد. شما می‌توانید با مطالعه تکمیلی، قسمت‌هایی را که به درستی متوجه نشده‌اید درک کنید. شاید با خودتان بگویید که این بازخوانی مجدد هم زمان می‌برد، اما بازگشت مکرر به عقب برای بازخوانی قسمت‌های درک نشده به مراتب وقت‌گیرتر از مطالعه مجدد یک مطلب به روش تندخوانی است.
4 – هدفمند مطالعه کنید.
 – هدف خود را از مطالعه هر مطلبی از پیش تعیین کنید که چه نوع اطلاعاتی را می‌خواهید کسب کنید. این کار سبب می‌‌شود تا شما اطلاعات غیرضروری و حاشیه‌ای را در فرایند مطالعه حذف کنید.
5 – نقطه کلمات و مفاهیم کلیدی را مطالعه کنید.
 – ما برای نگاشتن مطالب ناگزیریم پاره‌ای دستورات نوشتاری و ساختار صحیح جملات را رعایت کنیم. اما هنگام خواندن نه. 40 تا 60 درصد کل یک متن از واژه‌ها و حروف بی‌اهمیت و غیرضروری (البته برای درک آن) تشکیل یافته است. مانند حروف ربط.
 بیاموزید تنها اسم‌ها و افعال را بخوانید. نکات و مفاهیم اصلی یک پاراگراف را یافته و آن را در ذهن بسپارید و جزئیات خارج از موضوع اصلی را حذف کنید.
6 - با صدای بلند مطالعه نکنید.
7 – در محیط مطالعه خود هر عاملی  را که موجب پرت شدن حواس شما می‌‌شود حذف کنید.
8 – هر میزان که شما با واژگان و اصطلاحات یک زبان آشناتر و مأنوس‌تر باشید درک بهتری نیز از متون نگاشته شده به آن زبان خواهید داشت،  بنابراین تا می‌توانید واژه و اصطلاح جدید بیاموزید.
9 – تمرین و تمرین کنید. تا می‌توانید تندخوانی را تمرین کنید. تندخوانی نیز همچون سایر مهارت‌ها نیاز به ممارست دارد.
10 – تمرکز خود را حین مطالعه حفظ کنید. بدین مفهوم که در حین خواندن مطلبی در آن واحد به چیز دیگری فکر نکنید.


[ چهارشنبه 97/12/15 ] [ 4:21 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]


گرد آفرید نخستین شیرزن حماس? ملی ایران است. گردآفریدِ دلربا و چالاک با این که در شاهنامه حضوری کوتاه دارد و شکست هم می‌خورد، بسیار برجسته است و یکی از گیراترین زنان شاهنامه. وی را می‌توان مانند فرانک، ارنواز و شهرناز، نمون? زن اصیل ایرانی دانست...

زنی بود بر سان گرد سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار

کجا نام او بود گردآفرید
که چون او به جنگ اندرون کس ندید

در رهسپاری سهراب از توران به ایران، هنگامی که وی در جستجوی پدرش رستم است، با او آشنا می‌شویم. در مرز توران و ایران، دژی به نام سپیددژ هست. گُژدَهَم که یک ایرانی سالخورده است، بر آن فرمان می‌راند و همواره در برابر دشمن پایداری سرسختانه‌ای می‌ورزد و با این کار، دل هم? ایرانیان را به آن دژ امیدوار می‌سازد. گژدهم پیر، پسری خرد به نام گُستَهَم دارد، و دختری به نام گردآفرید. سهراب ناچار است پیش از درآمدن به خاک ایران از این دژ بگذرد. در نبرد میان سهراب و هژیر،  فرماند? دژ، سهراب بر او پیروز می‌گردد. سهراب، نخست می‌خواهد او را بکشد، اما سپس او را اسیر کرده راهی سپاه خود می‌کند. آگاهی از این رویداد، دژنشینان را سراسیمه می‌سازد، اما گردآفرید چنان این را مای? ننگ می‌داند که بر آن می‌شود خود به نبرد او رود.
سهراب در پی چالش آن شیرزن به رزمگاه درمی‌آید و آن دو به پرخاش و نبرد درمی‌آیند. سهراب در برابر باران تیر گردآفرید، ناچار سپرش را به کار درمی‌آورد. وی جنگ‌کنان نزدیک گردآفرید می‌شود و نیز? او را می‌گیرد. با نیزه جام? جنگی او را می‌درد، گردآفرید شمشیر می‌کشد و با فرود آوردن آن نیز? سهراب را می‌شکند. سرانجام می‌بیند که توان رویارویی با سهراب را ندارد و می‌کوشد سوی دژ بگریزد. اما سهراب به او می‌رسد و کلاهخودش را برمی‌گیرد. تازه می‌بیند که آن پیکارگر نه مرد، بلکه دختری زیباروی است. گردآفرید به نیرنگ دست می‌یازد و به سهراب می‌گوید که خوب نیست رزمندگان ببینند که وی در نبرد با یک دختر به چنین کوشش و رنجی گرفتار آمده و به او پیشنهاد می‌کند که همراهش به درون دژ برود و دژ در چنگ اوست.
سهراب که خیر? او شده، در دام شگرد گردآفرید می‌افتد. گردآفرید او را تا درب دژ می‌آورد، سپس با چابک‌دستی بسیار به درون دژ می‌جهد و در را می‌بندد. سهراب بیرون می‌ماند. گردآفرید به بالای دژ می‌رود و ریشخندکنان فریاد می‌زند: «ترکان ز ایران نیابند جفت!» سپس به اندرز به او می‌‌گوید که بهتر است پیش از آن که رستم به آنجا برسد، همراه سپاهش به توران برگردد...


[ چهارشنبه 97/12/15 ] [ 3:42 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]



1. چه و چگونه
هر متنی که خواندید و بر دل شما نشست، همه یا بخش‌هایی از آن را دست‌کم دوبار بخوانید. خوانش دوم و سوم، چشم شما را به ظرایف و دقایقی از متن باز می‌کند که در خوانش اول به چشم نمی‌آید. بار اول می‌خوانیم که بدانیم نویسنده «چه» گفته است؛ اما اینکه «چگونه» نوشته است، در خوانش دوم صید می‌شود.

2. چارچشمی
پس از آنکه یادداشت یا مقاله یا کتاب خود را نوشتید، چارچشمی در آن بنگرید؛ یعنی حداقل چهار بار آن را بخوانید و هر بار با چشمی. بار اول را وقف غنی‌سازی متن کنید؛ بار دوم از چشم منتقد در متن خویش بنگرید تا بتوانید کاستی‌ها و ناراستی‌های آن را ببینید؛ بار سوم با چشم مخاطب متوسط و حواس‌پرت بخوانید تا ابهام‌ها و اغلاق‌های نوشتارتان را بیابید و بستُرید. چهارم‌بار را به نیت نازک‌کاری و غلط‌زدایی از صورت متن بخوانید.

3. گشودگی به اندیشه‌های دیگران
دربار? هر چه می‌نویسید، غیر از مراجعه به منابع و آثار مرتبط، حتما با چند نفر دربار? آن گفت‌وگو کنید. و اگر کسی را برای گپ‌وگفت نیافتید یا نیازی به آن ندیدید، دست‌کم با خودتان گفت‌وگو و محاجّ? طولانی کنید. نوشتن، ورود به میدان مین است. تنها و بی‌کس وارد این میدان خطرناک نشوید.

4. احترام به شعور مخاطب
من عاملی را نمی‌شناسم که به انداز? احترام به شعور مخاطب در توفیق متن مؤثر باشد. کسی که به شعور مخاطب احترام می‌گذارد، سخن تکراری نمی‌گوید، مغلطه نمی‌‌کند، بی‌مایه نمی‌نویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها می‌شمارد، جانب حقیقت را فرونمی‌گذارد، فروتن است و هیچ نوشته‌ای را بدون غلط‌گیری‌های مکرر و بدون اطمینان از پاکیزگی آن، منتشر نمی‌کند.

5. آهستگی
هیچ‌کس از راه پُرنویسی و پُرچانگی به جایگاهی بلند نرسیده است و اگر هم رسیده باشد، زودا که سرنگون گردد.

6. پیوستگی
اگر هوای نویسندگی در سر دارید، نباید روزی بر شما بگذرد که در آن چند سطری ننوشته باشید؛ هرچند برای خویش و نه برای انتشار.

7. مثنوی‌خوانی
همچنان معتقدم که خواندن هیچ کتابی به انداز? مثنوی مولانا، قلم را قدرتمند و چابک نمی‌کند. من هیچ‌گاه فرصت نکردم که دلایلم را دربار? این توصیه به‌تفصیل بنویسم. اینجا همین‌قدر اشاره می‌کنم که زبان فارسی در کمتر اثری به انداز? آثار مولانا زنده و پویا است. انس با این زبان نیرومند، قلم را مستعد خلاقیت‌های بسیار می‌کند. تقلید از او و از هیچ کس دیگر جایز نیست؛ اما بیگانگی از سرمایه‌های پیشینی، ابتری و سترونی است.


[ چهارشنبه 97/12/15 ] [ 3:21 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ متعلّق به گروه آموزشی زبان وادبیّات فارسی متوسطه ی اول شهرستان بوکان می باشد . همکاران وسرگروه های آموزشی استان وسراسرکشور می توانند مقالات ونظرات خودرا درزمینه درس ادبیات فارسی راهنمایی جهت انعکاس در این وبلاگ ؛ به آدرس بوکان، کارشناسی تکنولوژی وگروه های آموزشی بوکان ارسال نمایند
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 45
بازدید دیروز: 88
کل بازدیدها: 301117