http://farsibookan.ParsiBlog.com حافظ سخن بگوی که بر صفحه ی جهان..............این نقش ماند از قلمت یادگارعمر
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پاراگراف ( بند )
یک پاراگراف ( بند ) مجموعه ای از چند جمله است که یک مفهوم اصلی را شرح می دهد . به طور معمول این مفهوم اصلی در « جمله ی موضوع » بیان می شود که اغلب نخستین پاراگراف است . باقی جمله های پاراگراف ، باید به شرح و گسترش جمله ی موضوع کمک کنند . پاراگرافی که سازماندهی خوبی داشته ، سه بخش اصلی دارد : جمله ی موضوع : سخن اصلی پاراگراف را بیان می کند . جمله های پشتیبان : با عرضه ی اطّلاعات بیش تر و یا آوردن مثال ، جمله ی موضوع را شرح و گسترش می دهند . جمله ی نتیجه گیری : مشخّص می کند که پاراگراف به پایان رسیده و نکته ی مهمّی را یادآور می شود که خواننده باید به خاطر داشته باشد . البتّه گاهی پاراگراف می تواند جمله ی نتیجه نداشته باشد . اگر بخواهیم تشبیهی انجام دهیم می توانیم بگوییم جمله ی موضوع را می توان در حکم مقدّمه ی مقاله دانست که مشخّص می کند نویسنده پیرامون چه موضوعی نوشته است . جمله های پشتیبان در حکم پیکره ی مقاله و جمله ی نتیجه مانند نتیجه گیری مقاله است . به عبارت دیگر ، یک پاراگراف ، یک مقاله ی چند خطّی است . بنابراین ، اگر همه ی این مقاله های کوچک به درستی نوشته شوند آن گاه مقاله ی نهایی مقاله ی درستی خواهد بود .
[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:7 صبح ] [ ابوبکررحیمی ]
[ نظرات () ]
آرایههای لفظیبه آن دسته از آرایههای ادبی که از تناسبهای آوایی و لفظی میان واژهها پدید میآید میگویند. واجآرایی (نغمه حروف)به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته میشود به گونهای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود.
(واج آرایی با تکرار صامت /س/)
(واج آرایی با تکرار صامتهای /خ/ و /ز/) این دو حرف به زیبایی بیانگر خزان میباشند. قابل ذکر است که واج تکرار شونده میتواند صامت یا مصوت باشد. برای مثال:
که همان طور که مشاهده میکنید تکرار مصوت کوتاه «اِ» در این مصراع تکامل بخش موسیقی درونی است.
{{پایان شعر سجعسجع به معنی اوردن کلمات هم وزن و قافیه در یک عبارت یا نوشته یا انشاء است اوردن سجع می تواند به بهتر شدن مطلب یا انشاء ما بسیار کمک کند ترصیعهر گاه اجزای دو بخش از یک بیت یا عبارت، نظیر به نظیر، هم وزن و در حرف آخر مشترک باشند. البته منظور از حروف آخر حروف اصلی و انتهایی می باشد جناسنوشتار اصلی: جناس جناس یا همجنسسازی نزدیکی هرچه بیشتر واژهها از نظر لفظی است. آرایه جناس به دو نوع اصلی تقسیم میشود: جناس تام و جناس ناقص. جناس تامدر جناس تام، تمام صامتها و مصوتهای دو کلمه یکسان هستند، اما معنی آنها با یکدیگر متفاوت است. به عبارتی دیگر، واژگانی که دو بار در یک بیت یا عبارت به کار میروند و هر بار معنایی متفاوت از آنها برداشت میشود، متجانساند.
(رَوان در مصراع نخست به معنی جاری و درمصراع دوم به معنی جان و روح است) جناس تام دارای فروعی نیز هست، جناس مرکب (یا جناس مَرْفُوّْ) که دو زیر مجموعه نیز دارد: مرکب مَقرون و مرکب مَفروق. همچنین جناس مُلَفَّق نیز از فرعیات جناس مرکب است. جناس غیر تام (ناقص)هر گاه دو واژه در یکی از موارد آوایی زیر با هم اختلافی جزیی داشته باشند و در یک بیت یا عبارت به کار روند. که انواع آن جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر هستند که در مرور زمان به دلیل تقسیم بندی زیاد در حال کنار گذاشته شدن هستند. جناس محرّفاختلاف دو واژه در صداهای کوتاه (اِعراب) جناس ناقص محرف یا جناس ناقص به حرکت است:
جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرفهر گاه دو رکن جناس در یکی از حروف با هم اختلاف داشته باشند به آن جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف میگویند.. کمند/سمند.. آزاد/آزار.. زحمت/رحمت.. یک واژه، یک حرف، بیش از دیگری داردخاص و خلاص کام کامل یک واژه از ترکیب دو واژه دیگر به دست میآید
دو واژه از نظر آوایی یکسان اما از نظر املایی متفاوت اندهر گاه دو رکن جناس در تلفظ و خواندن با یکدیگر یکسان باشند اما در نوشتار با هم متفاوت باشند به آن جناس لفظی میگویند.. صبا/سبا.. خوان/خان.. حیاط/حیات.. خیش/خویش... اختلاف دو واژه در جابه جایی حروف استبنات، نبات
[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:5 صبح ] [ ابوبکررحیمی ]
[ نظرات () ]
به ان دسته از آرایههایی که بر پایه تناسبهای معنایی واژهها شکل میگیرند آرایه معنوی گویند مراعات نظیر آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که در خارج از آن بیت یا عبارت نیز رابطهای آشنا و خاص میان آنها برقرار باشد
(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همگی جز عناصر و پدیدههای طبیعت هستند.) هر گاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا عبارت به کار رود آرایه تضاد پدید میآید. در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است. واژههای /نومیدی/ با /امید/ و همچنین واژگان /سیه/ با /سپید/ متضاد و مخالف هستند. متناقضنما ([1]Paradox) هر گاه دو مفهوم متضاد رابه هم نسبت دهیم یا آن دو را در یک چیز جمع کنیم آرایه متناقضنما شکل میگیرد و معمولاً معنایی عمیق و پر مغز در پس آن نهفتهاست. «جامهاش شولای عریانی است» (عریانی به شولا نسبت داده شده اما شولا نوعی جامهاست و ضد عریانی) مثال : جیب هایم پر از خالی است . {جمع شدن پر و خالی باهم غیر ممکن است و هم دیگر را نقض می کنند} هر گاه در یک بیت یا عبارت بین دو مورد (مثل «الف» و «ب»)رابطهای برقرار کنیم و مثلاً بگوییم«الف»، «ب» است یا «الف»، «ب» را آورد و آن را در بخش دیگری از همان بیت یا عبارت بین آن در مورد همان رابطه را برقرار کرده اما جای ان دو را با هم عوض کنیم آرایه عکس شکل میگیرد.
هر گاه دو یا چند جزء از کلام بدون توضیحی در پی هم بیایند (لف) و آن گاه توضیحات مربوط به هر یک در پی هم آورده شوند (نشر)، آرایه لفّونشر شکل میگیرند.
(پروانه از من افروختن را، شمع از من سوختن را و گل از من جامه دریدن را آموخت.)
سیب و بهی و انار به ترتیب لف و نشر///دل را و معده را و جگر را مقوی است
به روز نبرد آن یل ارجمند///به شمشیر و خنجر به گرز و کمند برید و درید و شکست و ببست///یلان را سر و سینه و پا و دست
هنر خوار شد،جادوی ارجمند /// نهان راستی ، اشکارا گزند هنر(لف 1)،جادوی(لف 2)//راستی(نشر 1)،گزند(نشر 2) تلمیح (اشاره) هر گاه با شنیدن بیت یه عبارتی به یاد داستان و افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی بیفتیم، بدون آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا عبارت دارای آرایه تلمیح است.
(اشاره به داستان حضرت آدم و رانده شدن او به خاطر خوردن گندم.) هر گاه شاعر یا نویسندهای، بخشی از نوشته فردی دیگر را در میان اثر خود جای دهد، آن شعر یا نوشته راتضمین نمودهاست.
این دو بیت بخشی از بوستان سعدی است و سعدی بیتی معروف از فردوسی را در میان شعر خود عیناً نقل کردهاست. هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیدهای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده میشود. البته این ادعای غیر ممکن باید به گونهای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد وشعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند.
(اغراق در ممکن نبودن رهایی از انتقام پدر)
هر گاه شاعر و نویسنده برای موضوعی، دلیلی غیر واقعی وتخیلی، اما دلپذیر و قانع کننده ارایه دهد به حسن تعلیل دست مییابد.
(شاعر علت ابر پوش بودن قله دماوند را برای ندیدن او بیان کردهاست.)
تو قلب فسرده ی زمینی ///از درد ورم نموده یک چند حسن تعلیل:علت برامدگی دماوند اینگونه توجیه شده است که((دماوند))قلب زمین تصور شده است که دردگرفته و از شدت درد ، ورم نموده است
خاک بغداد به مرگ خلفا می گرید /// ور نه این شط روان چیست که در بغداد است؟ حسن تعلیل : شاعر علت جاری بودن رود دجله در بغداد را گریستن خاک آن شهر به مرگ خلفا می داند و حال آنکه می دانیم جاری بودن رود در بغداد امری طبیعی است. هر گاه شاعر یا نویسنده درسخن خود از «ضرب المثلی» استفاده کند و یا بخشی از سخن او آنقدر معروف باشد که به عنوان ضرب المثل به کار رود، آن بخش از کلام دارای آرایه مثل است.
م*مثال چون نیک نظر کرد پر خویش بر ان دید /// گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست مثل(از ماست که بر ماست) هر گاه برای تاًیید یا روشن شدن مطلبی (معمولاً پیچیده) آن را به موضوعی ساده تر تشبیه کنیم یا برای اثبات موضوعی نمونهای بیاوریم آرایه تمثیل را به کار گرفته اییم
(حافظ خطاب به زاهدان و واعظان میگوید که من اگر خوب یا بد هستم ربطی به شما ندارد و شما همان بهتر که مراقب اعمال خود باشید، همچنان که هر کسی هنگام درو آنچه را که خود کاشتهاست برداشت میکند. شاعر برای درستی گفته خود در مصراع نخست، در مصراع دوم موضوعی ساده را که درستی آن بر همه آشکار است به عنوان نمونهای برای ان ذکر میکند.) هرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهومبیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایه? اسلوب معادله گویند. صائب تبریزی از جمله شاعرانی است که اسلوب معادله را به عنوان یک عنصر اصلی در اشعار خویش قرار دادهاست.
دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست /// جای چشم، ابرو نگیرد، گرچه او بالاتر است
دلبر جانان من برده دل و جان من /// برده دل و جان من دلبر جانان من
عیب پاکان زود بر مردم هویدا می شود /// موی اندر شیر خالص زود پیدا می شود
پرده ی شرم است مانع میان ما و دوست /// شمع را فانوس از پروانه می سازد جدا
محرم این هوش جز بی هوش نیست /// مر زبان را مشتری جز گوش نیست
پیشانی عفو تو را پرچین نسازد جرم ما /// ایینه کی برهم خورد از زشتی تمثال ها
ای دوست دزد حاجب و درمان نمی شود /// گرگ سیه روز سگ چوپان نمی شود یعنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر که به جهت داشتن صفت یا صفاتی با هم مشترک باشند . هر تشبیه دارای چهار رکن یا پایه است : 1- مشبه : کلمه ای که آن را به کلمه ای دیگر تشبیه می کنیم . 2- مشبه به : کلمه ای که کلمه ی دیگر به آن تشبیه می شود . 3- ادات تشبیه : کلمات یا واژه هایی هستند که نشان دهنده ی پیوند شباهت می باشند و عبارتنداز : همچون، چون، مثل، مانند، به سان، شبیه، نظیر، همانند، به کردار و ... . 4- وجه شبه : صفت یا ویژگی مشترک بین مشبه و مشبه به می باشد . ( دلیل شباهت ) مثال : علی مانند شیر شجاع است . به ترتیب: مشبه (علی)؛ ادات تشبیه(مانند)؛ مشبه به(شیر)؛ وجه شبه(شجاع) به کار رفتن واژهای به جای واژه دیگر مجاز نام دارد. هیچ گاه چنین امری ممکن نیست مگرآنکه میان آن دو واژه در خارج از کلام رابطهای بر قرار باشد. برای مثال: آن قدر گرسنهام که میتوانم تمام ظرف را بخورم. رابطهای میان دو واژهای ظرف و غذا در این عبارت است. ماه دشت لاله ها را روشن کرده است ( ماه : مجاز از نور ماه است ) هر گاه واژهای به دلیل شباهتی که با واژه دیگر دارد به جای آن به کار رود استعاره پدید میآید.(همچنین بیان امری نا شناخته بر حسب امر شناخته شده.)در واقع استعاره نوعی از تشبیه است که یکی از ادات تشبیه در ان ذکر نشده باشد(یا مشبه یا مشبه به ذکر نشده باشد) بر کشتههای ما جز باران رحمت خود مبار.(کشتهها به کسر«ک») در این عبارت رحمت خدا به باران مانند شدهاست. روشن است که در این عبارت، منظور از کشتهها معنایی لفظی آن نیست بلکه مقصود اعمال بندگان است. مثال: هرچه خواهی در سوادش رنج برد تیغ صرصر خواهش حالی سترد----> تیغ صرصر استعاره از باد به جملات زیر توجه کنید تنها همان رتبه های بالا را وعده بگیر و مابقی را نقداً خط بکش با حال استیصال پرسیدمپس چه خاکی بر سرم بریزم؟ در جمله های بالا دو عبارت مشخص شده دارای دو معنی نزدیک و دور هستند اما معنی دور ان ها مورد نظر است . خط بکش در اصطلاح یعنی نادیده بگیر و چه خاکی به سرم بریزم یعنی چه کار باید بکنم در جمله های ذکر شده این معانی دور مورد نظر است و معانی نزدیک و واقعی مقصود نویسنده را نمی رساند و به این کار برد کنایه می گویند[1] مثال هنوزم از دهانت بوی شیر می اید : بوی شیر کنایه از خردسال بودن هست هر گاه صفات انسان را به موجود دیگری که جاندار نباشد ربط بدیم از تشخیص استفاده کردیم مثال: من این کتاب را می خوانم این کتاب من را به خواندنش دعوت می کند هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است. به چیزی نسبت دهیم که با ان حس قابل احساس نباشد، آرایه حس آمیزی آفریده میشود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست. طعم پیروزی را چشید. در این عبارت «مزه» که مربوط به حس چشایی است به پیروزی نسبت داده شدهاست. اما پیروزی با حس چشایی قابل احساس نیست. حقیقت تلخ است. در این عبارت {تلخی} که مربوط به حس چشایی است به حقیقت نسبت داده شده است. اما حقیقت با حس چشایی قابل احساس نیست.
[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:3 صبح ] [ ابوبکررحیمی ]
[ نظرات () ]
حکایت « راستگویی » پادشاهی تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند ، امّا بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متأهل باشد . پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند . آن گاه همه ی دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آن ها « بذر کوچکی » داد و گفت : طی سه ماه آینده که بهار است ، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد . دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آن ها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد . او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت ، امّا در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد . خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو ، امّا او گفت : « نمی خواهم که هم ناموفّق محسوب شوم و هم ترسو! » . روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گل هایی زیبا آمدند ، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید . آن گاه رو به همه گفت: « عروس من این دختر روستایی است ! قصد من این بود که صادق ترین دختر را بیابم ! » تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود ، امّا همه ی شما نیرنگ زدید و گل هایی دیگر آوردید ، جز این دختر که حقیقت را آورد و راستی را پیشه کرد » . آری " زیباترین منش انسان راستگویی است " .
[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 9:47 صبح ] [ ابوبکررحیمی ]
[ نظرات () ]
پدری با پسری گفت به قهر که تو آدم نشوی جان پدر
[ سه شنبه 94/9/3 ] [ 6:19 عصر ] [ ابوبکررحیمی ]
[ نظرات () ]
پشهای در استکان آمد فرود
|
به نام خدادومین جلسه ی شورای برنامه ریزی گروه با نام و یاد خدا ، با حضور اعضای و تعدادی از همکاران آموزشی و مهمانان آغازشد. جلسة هماهنگی گروه زبان و ادبیّات فارسی دفتر تألیف کتاب های درسی در راستای اشاعه، آگهی بخشی و خبر رسانی برنامه های های جدید در دوره ی دوم متوسّطه، روز چهارشنبه 22/7/94 ساعت 30/14 تا 17 با مشارکت اعضای محترم اتحادیه ی انجمن معلمان زبان و ادبیات فارسی کشور مستقر در اراک، اعضای محترم پایگاه کیفیت بخشی درس زبان و ادبیات فارسی مستقر در گیلان و سرگروه زبان و ادبیات فارسی شهر تهران در محلّ سالن جلسات دفتر تالیف سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزرات آموزش و پرورش برگزار گردید. در ابتدای جلسه، آقای دکتر اکبری شلدره، مدیر محترم گروه زبان و ادبیّات فارسی دفتر تألیف کتاب های درسی، ضمن خوش آمدگویی، از آقای محمّدعلی سلیمانی از آذربایجان شرقی(تبریز)، به عنوان پپشکسوت و نایب رئیس اتحادیه ی انجمن معلمان زبان و ادبیات فارسی کشور از تلاش های چندین ساله ی ایشان در سمت رئیس اتحادیه قدردانی کرد و از آقای سلیمانی درخواست کرد به عنوان رئیس سنی این نشست، سخنانش را آغاز کند.آقای سلیمانی در سخنان کوتاهی نخست از این دعوت گروه زبان و ادب فارسی ابراز خرسندی کرد و گفت امیدواریم آن انتظارات چندین ساله برآورده شود و نتایج همایش ها و نقدهای همکاران، اکنون در تالیف های جدید مورد توجّه و بهره برداری قرار گیرد.آقای دکتر اکبری شلدره، با سپاسگزاری بیان داشتند که کار تألیف از اوّل دبستان تا پایة نهم بر بنیادی ساختمند سامان یافته و نه پلّه را طی نموده است و اکنون در حال پیمودن پلّة دهم هستیم؛ حلقة واپسین آن پایة دوازدهم خواهد بود.برای شناخت بهتر این فرایند، لازم است که برنامه ها، اهداف، اصول، رویکرد و شیوه ی سازماندهی و ارزشیابی در هر نُه پایه را مطالعه نمود و از ساختمندی و نظمش آگاهی یافت. هر محتوای پیشنهادی که در مسیر این رویکرد نباشد، کمکی به دفتر تألیف نخواهد کرد. ما با مطالعة اسناد نود وچهار سال تاریخ مکتوب آموزش عمومی( از سال 1300 تا 1394)، به این مسیر و رویکرد رسیدهایم و نگاه پژوهشی و مطالعاتی داریم. نیازها شناسایی و نقاط قوّت و ضعف و آسیب شناسی موضوع و محتوا، بررسی شده است.ایشان سپس فرایند تالیف را این گونه برشمرد و توضیحاتی ارائه نمود:الف:- پژوهش( درون سازمانی و برون سازمانی )- نیاز سنجی- آسیب شناسی.ب:مطالعات مربوط به اسناد تحوّلی و بررسی اسناد بالادستی مبانی نظری تحوّل بنیادین در نظام تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران شامل:- رهنامه ی نظام تربیت رسمی و عمومی- فلسفه ی تربیت رسمی و عمومی- برنامه ی درسی ملّی .ج: تدوین برنامه ی درسی حوزه ی یادگیری و برنامه ریزی تالیفد: طراحی، سزماندهی محتوایی و تدوین و تالیف محتوای دورةدبیرستان یا دوم متوسّطه، 20 سالی است که تغییراتی نداشته است. ما به کمک شما در بازسازی ذهن دبیران جهت پذیرش این تغییر نیاز داریم. برای اشاعة برنامه و تبیین برنامه ی درس ملّی و رویکرد عام آن که شکوفایی فطرت انسانی است و سپس تغییر و تولید محتوای جدید نیاز حضور موثّر و علمی شما داریم تا زنگ پایان خوابناکی و پذیرش تغییرات را در متوسّطة دوم به صدا در آوریم. بنا براین از شما مهمانان ارجمند درخواست می کنیم:- نیروهای مفید علمی استان ها را شناسایی کنید تا در فرایند کارهای تالیفی حضور یابند.- برای اشاعه ی همزمان برنامه ها، آموزش دبیران و بسترسازی مناسب، از هم اکنون برنامه ریزی و اقدام کنید.سپس در ادامه ی جلسه آقای دکتر علیاکبر کمالینهاد، دبیر اتّحادیه ی معلّمان ادبیّات فارسی کشور گزارشی مختصر از عملکرد اتّحادیه و ظرفیتهای علمی و اجرایی موجود در آن، ارائه نمود و مواردی مثل برگزاری همایشها، مسابقهها و دورههای ضمن خدمت و ... را به عنوان عملکرد و توان اتّحادیه برشمرد. ایشان در ادامه افزودند که هشت سال از زمان شکل گیری این اتحادیه سپری می شود؛ در این هشت سال ، نه همایش کشوری برگزار کردیم و اکنون در 25 استان انجمن معلّمان داریم که حدود 6000نفر عضو دارد و انجمن میتواند حلقه ی اتّصال مناسبی باشد و استفاده از توان علمی اتّحادیه در تدوین، تحلیل و اشاعه ی محتوای کتاب متوسّطة دوم و یا نقد و نظر در مورد کتابهای تازه منتشرشده در دوره ی متوسطه ی یکم و دوم توسّط اعضای اتّحادیه، بر قدرت کارهای تالیفی خواهد افزود. سپسجناب آقایرضا حسین پور، دبیر پایگاه کیفیت بخشی کشور مستقر در گیلان ( رشت )در سخنانی گفتند: اگرچه هدف اصلی این نشست آگاهی همکاران متوسطه ی دوم برای چاپ کتب ادبیّات جدید بوده که خدا رو شکر این بار متوسّطة اوّل، سه گام و سه پایه زودتر آن را درک کرده اند و تأکید کردیم که نکند خدای ناکرده متوسّطه ی اوّل با این کار جدید سازمان پژوهش از یاد برود و ذکر این نکته که متوسطه یدوم، نیاز به کارگاه هایی در خصوص درس مهارت های نوشتاری دارد که توان برگزاری آن برای مدرّسان دورة اوّل وجود دارد که هم آموزش کامل دیدهاند و هم مجری بوده اند. ایشان سپس افزودند:1- سازمان پژوهش با سرگروه های درسی که حلقه ی اصلی اتّصال دفتر یا دبیران در هر استان با سازمان آموزش و پرورش و در کنارش مجری و پیش برندة اهداف و محتوای تولیدی هستند، باید تعامل بیشتری داشته باشد.2-به نقدهای ارسالی همکاران از استانها توجّه چندانی نمی شود .3- لازم است ساعت های ضمن خدمت به صورت برخط، به جهت تحکیم محتوای درسی به جای بسیاری از دوره های غیر تخصّصی و غیر لازم، اختصاص یابد.4- لازم است فصل نامه ی رشد آموزش زبان و ادب فارسی به دوره ی اوّل متوسطه هم توجّه داشته باشد و از سوی مدارس، جهت بهره مندی از مقالات با هزینه ی سازمان پژوهش برای دبیران ارسال شود.5-تکلیف ارزشیابی پایانی ، و کتبی -شفاهی نمودن امتحانات پایانی مشخص شود و کارنامه ی تحصیلی از قرائت فارسی به ادبیّات فارسی، تغییر یابد و اصلاح گردد.6-عدم تناسب ساعت آموزشی با حجم کتاب و کاهش ساعت فارسی و در پی آن عدم توجّه کافی به درس املا در مدارس و عواقب نامطلوب آن.7-توجّه سازمان به آفات تفکیک چهار ساعت فارسی بین دبیران مختلف در استانها به صورت 2 ساعت مهارت و 2 ساعت املا و فارسی.وی در خاتمه، خواهان مساعدت و مشارکت دفتر تألیف برای برگزاری همایش در گیلان شدند.پس از ایشان هر یک از حاضران به نوبت، نکاتی را یادآور شدند که برای پرهیز از درازنویسی، به کوتاهی اشارتی بدان ها خواهیم کرد:- آقای عبدالستارمنصوری از استان ایلام:ایشان در سخنان کوتاهی اظهار داشت:- نیاز امروز جامعه ی آموزش و پرورش، ارتقای دانش حرفه ای معلمان است. بنابراین ضرورت دارد آموزش معلمان به طور پیوسته تداوم داشته باشد.- نکته ی دیگر پیوند آموزه ها با مهارت های زندگی است. باید به این سوال پاسخ دهیم که آموزه ها چه کمکی به زندگی آینده ی جوانان می کند؟خانم سیده رقیه فرجودی عضو پایگاه کیفیت بخشی از گیلان، ضمن سپاسگزاری از برگزاری این جلسه، کمبود ساعت آموزشی را مشکل اصلی برنامه ی آموزش زبان و ادبیات فارسی دانست.در ادامةنشست، دکترحسین قاسمپورمقدّم، فرآیند برنامه ریزی درسی و تالیف کتاب های فارسی را که شامل نیاز سنجی و تعیین اهداف و محتوا و روش و ارزشیابی می باشد، تبیین نمودند و نیازهای بخش آموزش نیروی انسانی و نیاز مخاطبان، چه معلّم و چه دانشآموز و نیازهای مالی و اداری و نیاز منابع یادگیری و رسیدن به اهداف را برشمردند.مقرر گردید این نشست، طبق برنامه به صورت ماهانه و در استان های مختلف برگزار شود.در پایان، آقای دکتر اکبریشلدره، برنامة جلسات ماهیانة دفتر تالیف را مطرح نمودند و مقرر شد همه ی حاضران در باب عنوان بندی جلسات آتی دفتر تألیف، نظر بدهند و تمایل خود را برای میزبانی این جلسات اعلام نمایند.
بخش پایانی جلسه، به پرسش و پاسخ و نقد و نظر شرکت کنندگان محترم، اختصاص یافت و به مباحث گوناگون پرداخته شد. کتاب« روش های نوین یاددهی - یادگیری» و جدیدترین شماره ی مجله ی رشدآموزش زبان و ادب فارسی به حاضران در جلسه، اهدا شد.