سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://farsibookan.ParsiBlog.com
حافظ سخن بگوی که بر صفحه ی جهان..............این نقش ماند از قلمت یادگارعمر 

یشنهاد‌های جلال آل احمد برای درس انشا:
   
1- از به کار بردن هر کتابی که به قصد آموزش انشا و نامه‌نگاری تهیه شده، باید خودداری کرد. به جای چنین کتاب‌هایی باید شاگردان را کم کم عادت داد به کتاب خواندن در خارج ساعات درس و بسته به سن ایشان می‌توان اول با شرح حال بزرگان شروع کرد و به ترتیب تاریخ‌های عمومی، تاریخ علوم و اختراعات، ادبیات نوجوانان، ادبیات کلاسیک فارسی و دنیا و... را به ایشان شناساند که بخوانند.

2- باید معلمانی را به کار واداشت که در سابقه‌ی تحصیلی خود (مدارس، دانش‌سرا و...) در کار انشا صاحب ذوق و سلیقه و هنرشناس بوده‌اند و اگر بتوان پیشنهادی کرد به دانش‌سرای عالی برای توجه بیشتر به تربیت معلم انشا.

3- در درس انشا نخستین دیواری را که باید شکست (البته برای شاگردان) دیوار نثر متصنع نویسی است که حاکم بر آرا و عقول صاحب قلمان و موجب ترس عظیم شاگردان از انشاست.

4- باید توجه داشت که در نوشتن یک مطلب (موضوع انشا) کسی کارآمدتر و ورزیده‌تر است و راحت‌تر می‌نویسد که چیزی برای نوشتن (یعنی گفتن تصویر شده) داشته باشد. پس دومین دیواری که باید شکست، این است که هیچ فرقی نیست میان گفته‌ای و نوشته‌ای چرا که نوشته، تصویر یک گفته است.

5- از موضوعاتی باید استفاده کرد که علاقه‌ی شاگردان را برانگیزد. مسائل ساده‌ی زندگی، محیط اطراف، مشکلات جوانی و... در آغاز کار از بحث در لاهوت و ناسوت خودداری باید کرد.

6- معلم انشا خود نباید از وقایع روز بی‌خبر باشد و از آنچه در شهر و ده او می‌گذرد، کلاس را بی‌بهره بگذارد وگرنه مسلط بر کلاس او روزنامه‌ها خواهند بود و رادیو و تلویزیون با زبان‌های بی‌اصالتشان.

7- در کلاس درس انشا باید از تقلید نثر اداری موجود خودداری کرد و نیز از نثر روزنامه‌ها.


 کلیــــــات:

الف- درس انشا با همه‌ی بی‌تکلیفی‌اش و با این که نه قراری دارد و نه قاعده‌ای و نه ملاکی برای نمره دادن و نه اعتباری اما با این همه آخرین فرصت بروز آزادی است در محیط درسی. بروز آزادی که می‌گویم غرضم رویارویی بودن معلم است با تک تک شاگردان (یا جماعت ایشان) بی‌واسطه‌ی کتابی، بارِمی، دستوری و... چون مثلاً در درس جغرافی یا فیزیک، کتاب و متن درس، حاکم بر معلم و شاگرد است اما در انشا این حکومت در کار نیست و معلم و شاگرد بی‌ هیچ واسطه‌ای روبه‌رو هستند.

ب- نکته‌ی دوم که از همین نکته‌ی اول برمی‌خیزد این که اگر در این مواجهه‌ی رویاروی معلم و شاگرد، صمیمیت باشد کلاس درس نردبان تحول فکری شاگردان خواهد بود و اگر نباشد کلاس بدل به جهنم خواهد شد.

پ- اگر چنین صمیمیتی پیش آمد، ناچار به فوریت کم و کیف قدرت فکری معلم بر ملا خواهد شد.

ت- شاید به این دلیل است که اغلب چنین صمیمیتی در کلاس‌های انشا نیست چون معلم‌های انشا واجد شرایط کار نیستند. یعنی برای تدریس آداب نویسندگی تربیت نشده‌اند.

ث- پس اگر معلمی به درس انشا علاقه داشت -و مختصر ذوقی- و چنته‌اش خالی نبود و... از بروز چنین صمیمیتی شادمان خواهد شد وگرنه نخواهد گذاشت صمیمیت پیش بیاید. از شاگردان دور خواهد ایستاد و رفع تکلیف خواهد کرد و ناچار کلاس انشا به صورتی در خواهد آمد که الان هست.


[ چهارشنبه 97/10/26 ] [ 9:28 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ متعلّق به گروه آموزشی زبان وادبیّات فارسی متوسطه ی اول شهرستان بوکان می باشد . همکاران وسرگروه های آموزشی استان وسراسرکشور می توانند مقالات ونظرات خودرا درزمینه درس ادبیات فارسی راهنمایی جهت انعکاس در این وبلاگ ؛ به آدرس بوکان، کارشناسی تکنولوژی وگروه های آموزشی بوکان ارسال نمایند
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 144
بازدید دیروز: 88
کل بازدیدها: 301216