سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://farsibookan.ParsiBlog.com
حافظ سخن بگوی که بر صفحه ی جهان..............این نقش ماند از قلمت یادگارعمر 

 

نقد و داوری در کلاس انشا

داشتن ذوق هنری سالم و معلومات عمیق و وسیع درباره قصه تنها قسمتی از کار است . داور کلاس باید عدالت و انصاف هم داشته باشد . کار ناقد از جهتی مثل کار قاضی دادگستری است.

می گویند در عربستان قبل از اسلام هم نقد شعر ،رواج داشته است . به خصوص ، هر سال در ایام حج ، شاعران از دور و نزدیک ، در مکه جمع می شدند و شعر های خود را برای یکدیگر و ناقدان می خواندند . آنگاه بهترین شعر انتخاب و به سراینده آن جایزه ای داده می شد و شعر برگزیده به دیوار خانه کعبه آویزان می گردید. تا همه آن را بخوانند.

امروز ناقدان واقعی ، کسانی هستند که علاوه بر آشنایی به ادبیات ، با سایر علوم انسانی ، مانند اصول و فروع دین های مختلف ، روان شناسی ، جامعه شناسی ، فلسفه ، تاریخ و... در حد لزوم آشنایی دارند. آنان یک اثر هنری را علاوه بر استقبال مردم از آنها و اصول ثابت ادبی ، با اصول مطرح شده در این علوم نیز می سنجند.

البته نویسندگان و هنرمندان با زمان جلو می روند و قانون های تازه هنری را از درون آثار نو کشف می کنند . در نتیجه : اول

ا به این نو آوری ها ، جهت درست و سرعت بیشتر می دهند . ثانیا ، جلوی سوء استفاده هنر مند نماهایی را که به دروغ ، ادعای نو آوری دارند ، می گیرند.

حتی نویسندگان با تجربه ممکن است آن قدر در اثرشان غرق شوند که متوجه قوت و ضعف های ریز و ظریف و گاه بزرگ خود نشوند. به قول یکی از ناقدان ، آنان یک چیز را با دقت می بینند و چیز دیگر از نظرشان در می رود. هم چنین گاه اتفاق افتاده که یک نوشته هنری ، چیزی خلاف نظر و خواست و فکر نویسنده اش از آب در آمده است و او خود متوجه این موضوع نیست. ناقد و داور ، با آگاهی و تیز بینی خاص خود و به خاطر این که از خارج گود به اثر نگاه می کند ، این نقص ها و اشتباهات را متوجه می شود و به نویسنده تذکر می دهد.

در برخی قصه ها اشاره هایی است که فهمیدن آنها نیاز به دانستن تاریخ ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، جغرافیا ، داشتن اطلاعات مذهبی گسترده و امثال آن دارد. این قبیل قصه ها را ممکن است شما به تنهایی بخوانید و چیزهایی هم از آنها بفهمید و حتی لذت هم ببرید . اما این تمام بهره ای که شما می توانستید از آن قصه ها ببرید ، نیست . می شد از آنها ، بسیار بیشتر از این ها چیز یاد گرفت و لذت برد. نقد خوب به شما کمک می کند تا از آنچه می خوانید ، بیشترین استفاده ممکن را ببرید.

داور کلاس باید پی به نکته های پنهانی در نوشته ببرد که دیگران نتوانند . اگر چیزهای ساده ای که می گویند عنوان شود که کار مهمی نکرده است .

کم کم نقد روان شناختی را هم یاد بگیرید. مثلا از روی قصه و.... سعی کنید شخصیت نویسنده آن را هم بررسی  و شناسایی کنید. بفهمید چه کودکی ای داشته و زندگی او چگونه گذشته و یا خصوصیات اخلاقی و افکار او چگونه است؟ ترس ها و امیدهایش چیست ؟ اعتقادات و افکارش در چه مسیری است؟  انگیزه کارهای مختلف در داستان و نوشته ها را بررسی کنید.

عزیزانم وقتی مطلبی را درست داوری کنید ، ارزش کار دوستتان را خوب شناخته اید او را دلگرم کرده و باعث می شوید تا آثار بیشتر و بهتری را خلق کند. دانش آموزان تنبل و راحت طلب هم وقتی ببینند چشم های بینایی مراقب کارشان هست ، دست از ساده پسندی ، تقلید و در جازدن بر می دارند و بیشتر روی آثارشان زحمت خواهند کشید.

بعد چه؟؟؟ هنر کشور به پیشرفت و ترقی خواهد رسید.

 من می خواهم یک گروه نقد و بررسی فعال در کلاس تشکیل دهم  که باید برای هر انتخاب و یا رد جمله و متنی دلیل بیاورند و راه برای بحث و جواب دادن باز باشد. البته بقیه هم می توانند اگر اشتباهی در کار ناقد پیش آمد ، آن را به  او و دیگران گوشزد کنند.

ناقد و داور کلاس انشا باید درست و بدون غرض و مرض ، داوری کند تا همه اش خیر و برکت و فایده باشد . اما باید مسائلی را هم رعایت کنید. این نباشد که به بقیه بفمانید که ما بیشتر می دانیم و....به حدیث حضرت امام جعفر صادق توجه کنید که می فرمایند:

محبوب ترین برادران من کسی است که عیب های مرا به من هدیه کند. خود ناقد باید بتواند اثر ارزشمند هنری خلق کند. هر چند هستند افرادی که خودشان هنرمندان خوبی نبوده اما می توانند ناقدان خوبی باشند.

اگر ناقد و داوری ضعف های اثر نویسنده ای را گفت معنی اش این نیست که از او بزرگتر و هنرمند تر است . این تصور غلطی است که باید از ذهن شما پاک شود . خلق هنری موضوعی و نقد هنری موضوعی دیگر است. این دو را نباید با هم مقایسه کرد.

دانش آموزان عزیز ، فکر نکنید که داور انشا با شما دشمنی دارد و می خواهد شما را بکوبد و بی اعتبار کند. داوران قصد بدی ندارند . این ها انتقام گیری نیست که اغلب به برخورد شخصی و قهر و غیبت می انجامد.

در امر به معروف و نهی از منکر ، ما وظیفه داریم عیبهای اشخاص را در بوق و کرنا نکنیم . در قدم اول ، باید آن عیب ها را ، به نحوی که هیچکس نفهمد ، ب ظور خصوصی به خود آنها بگوییم . اما آیا در مورد ادبیات و نقد ادبی هم وظیفه ما همین است؟

باید به کسانی که قرار است مثلا آن سم بد آموزی نوشته ، به روحشان تزریق شود ، ضد آن سم را تزریق کنیم تا بیمار نشوند یا از بیماری نمیرند. حتی اگر داوران هم حاضر به گفتن آن اشتباهات به دیگران نباشند ، خود ما باید پیش قدم شویم. گاهی این مخالفت ها ، کاملا بر اساس رقابت ها و دشمنی های شخصی و خصوصی است . به این ترتیب که فلان داور و ناقد با فلان دانش آموز انشانویس سر چیزی دعوایشان شده است ، آن وقت ناقد می آید و تلافی شکستن در دعوا را با یک نقد غیر عادلانه بر نوشته دانش آموز جبران می کند. هر قدر ایمان مذهبی ناقد کمتر باشد به همان اندازه باید به نقد او با شک و تردید نگاه کرد. پس دیگران هم می توانید نقد نقادان و داوران را دوباره نقد کنید.

عکس این قضیه هم می تواند اتفاق بیفتد یعنی آن که نقد، تبدیل به وسیله ای برای نان قرض دادن دو نفر یا دو گروه به یکدیگر شود. معمولی ترین روش این افراد آن است که در مورد مخالفین ، نقاط قوت آشکار را ضعف جلوه نمی دهندو هم چنین در مورد دوستانشان ، هرگز نقاط ضعف علنی را قوت معرفی نمی کنند. نه ضعف های آثار بعضی را زیر ذره بین قرار دهید و چندین برابر بزرگ کنید و نه قوت ها را کوچک جلوه دهید . آثار قوی را نادیده نگیرید نقد شما باید با دید وسیع و دقیق باشد.

دقت کنید ناقدی که مثلا به داستان های احساساتی و شاعرانه علاقه بسیار دارد و روی آنها تعصب هم می ورزد ، معمولا اگر قرار شود یک داستان واقع گرا  را نقد کند ، ممکن است عادلانه درباره آن داستان ، نظر ندهد و ممکن است زیبایی ها و قوت های آن داستان را ، آن طور که باید ، نبیند و متوجه نشود ، ممکن است ایرادهایی از داستان بگیرد که چندان هم ایراد نباشد و.... خلاصه نمره ای که به قصه می دهد نمره واقعی آن نباشد. به این ترتیب هم اثر نویسنده پایمال شده و هم خواننده یا شنونده این نقد ، گمراه می گردد.

تنها ناقدانی می توانند از این حق کشی ها بر کنار باشند که در موقع نقد ، تعصب بیجا را کنار بگذارند و علاقه شخصی خود را فراموش کنند . نیازهای زمان و جامعه را در نظر بگیرند و برخورد پیش داورانه هم نداشته باشند. کوهی را کاه یا کاهی را کوه نبینند.

می گویند نمایشنامه ای  زیبا و قوی را در حضور ریاضیدان مشهوری روی صحنه آوردند . وقتی نمایشنامه تمام شد ، نظر ریاضیدان را راجع به آن پرسیدند . او بی ذره ای تردید ، گفت: این نمایش ، چه چیزی را ثابت می کند؟

منظور از آوردن این نمونه ، آن است که : هر کسی ، از دید خودش به دنیا و مسائل آن نگاه می کند . ریاضیدان در همه چیز ، دنبال اثبات کردن قضیه ای می گردد ، تاجر به دنبال سود مادی و معلم به دنبال آموزش و تعلیم وتربیت و....

نکته دیگر این که داور به هر حال یک انسان است و چه بخواهد و چه نخواهد ، نمی تواند از تغییر و تاثیرها بر کنار بماند ، زندگی او هم مثل هر انسان دیگری پر از لحظه های تلخ و شیرین و حوادث خوب و ناگوار است . بنابر این اگر در چنین ساعت هایی به نقد یک اثر بنشینید حتما این حالت ها در نقد و داوری شما تاثیر می گذاردو باعث می شود که زیبایی ها را آن طور که باید و آن چنان که هستند نبینید و این اصلا خوب نیست. مگر این که داور آن را شناخنه و تنها لحظاتی به نقد و داوری بنشیند که گرفتار این حالت ها نباشد یا حداقل کمتر باشد.

سعی کنید نو آوری های گاه بسیار ارزشمد یک نوشته را ضعف به شمار نیاورید و صاحب آن نو آوری را بی استعداد و غیر آشنا به مسائل هنری معرفی نکنید .

آثار ارزشمند ،ظاهری دارند و باطن یا باطن هایی. در نگاه اول ، آسان و راحت به نظر می رسند ، حال آن که مشک هستند. این آثار ، در حقیقت چر از حرف و گفتنی و رازهای نهانی هستند که دنبال خواننده ای نکته سنج و صاحبدل می گردند تا رازهای درون خود را برای او بازگو کنند. به همین خاطر اگر با چنین خوانندگانی رو به رو نشوند ، ساکت و خاموش و سر به مهر باقی می مانند.

گاه نویسنده یک قصه استعاری می نویسد و در پس ظاهر ساده داستان ، حرفهای عمیقی می زند و منظورهای خاص سیاسی یا اجتماعی یا اخلاقی دارد. گاه داستانهایی می خوانید که چند پهلو هستند و چندین معنی می شود از آنها دریافت کردیا اشاره های عمیق و رمزی دارند.

ناقد و داور نا آگاه گاهی اصلا متوجه منظور نویسنده نمی شود و برداشت مخالفی دارد. گاهی به طور کامل منظور نویسنده را در نمی یابد .نقد شما باید باعث شود تا بقیه دانش آموزان شنونده ، درک عمیق تری از نوشته به دست آورند.

داوران محترم و ناقدین نوشته ها !   شما وظیفه یک اصلاح کننده و راهنما را بر عهده دارید . لحن و بیان شما در تاثیر گذاری حرف شما ، نقش بسیار زیادی دارد. مسلم است که سخن ، حتی اگر حق هم باشد ، آن را بالحن بد و زننده ای بر زبان یا قلم نیاورید ، چون بیشتر از آن که باعث اصلاح شود ، تاثیر بد و زیان بخشی بر جای خواهد گذاشت.

سعی کنید از تک تک کلمات نقد و داوری شما بوی خیر خواهی و بزرگواری به مشام برسد به خصوص که می دانیم در این سن بچه های نویسنده ، افراد بسیار حساس و زود رنجی هم هستند. روح لطیف آنان ، با کلام خشن و زننده به سادگی آزرده می گردد و حتی نقدهای نیشدار و زننده باعث می شود تا مدت ها دست به نوشتن نبرند و اثر جدیدی تولید نکنند. البته این حرف ها به این معنی نیست که ناقد حق ندارد از بی ذوقی و ساده پسندی یا حقه بازی و سوء استفاده های مختلف صاحب یک اثر عصبانی شود . ضعف ها با زبان خوش گفته شود . تا جلسات آینده و ادامه بحث خدانگهدارتون .

 

 

 


[ جمعه 94/7/10 ] [ 9:48 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ متعلّق به گروه آموزشی زبان وادبیّات فارسی متوسطه ی اول شهرستان بوکان می باشد . همکاران وسرگروه های آموزشی استان وسراسرکشور می توانند مقالات ونظرات خودرا درزمینه درس ادبیات فارسی راهنمایی جهت انعکاس در این وبلاگ ؛ به آدرس بوکان، کارشناسی تکنولوژی وگروه های آموزشی بوکان ارسال نمایند
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 40
کل بازدیدها: 303435