سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://farsibookan.ParsiBlog.com
حافظ سخن بگوی که بر صفحه ی جهان..............این نقش ماند از قلمت یادگارعمر 
[ پنج شنبه 94/9/19 ] [ 3:9 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

درسی زیبا از ادیسون

ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می‌رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزّش که ساختمان بزرگی بود هزینه می‌کرد... این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می‌گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.

در همین روزها بود که نیمه‌های شب از اداره آتش‌نشانی به پسر ادیسون اطّلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می‌سوزد و حقیقتاً کاری از دست کسی بر نمی‌آید و تمام تلاش مأموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمان‌ها است! آن‌ها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطّلاع پیرمرد رسانده شود..

پسر با خود اندیشید که احتمالاً پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می‌کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محلّ حادثه رساند و با کمال تعجّب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می‌کند!!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می‌اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می‌برد.

ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو این جایی؟ می‌بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله‌ها را می‌بینی؟!! حیرت‌آور است!!! من فکر می‌کنم که آن شعله‌های بنفش به علّت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم این جا بود و این منظره زیبا را می‌دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!

پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می‌سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله‌ها صحبت می‌کنی؟!!!!!! چطور می‌توانی؟! من تمام بدنم می‌لرزد و تو خونسرد نشسته‌ای؟!

پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی‌آید. مأمورین هم که تمام تلاششان را می‌کنند. در این لحظه بهترین کار لذّت بردن از منظره‌ایست که دیگر تکرار نخواهد شد...! در مورد آزمایشگاه و بازسازی یا نوسازی آن فردا فکر می‌کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله‌های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!!

توماس آلوا ادیسون سال بعد مجدداً در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریّت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود.

آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

 

 


[ چهارشنبه 94/9/18 ] [ 9:4 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

 

سخنی بادانش آموزان

        خواندن و نوشتن، با آن که آغاز دانش است، در عالی‌ترین مراحل تحصیل نیز، اهل دانش باخواندن و نوشتن سروکار دارند.

دانش آموزان فرزانه! شما از همین سال‌های نوجوانی، بخشی از جامع? علمی کشور محسوب می‌شوید و بنابراین باید با ویژگی‌های رفتار و گفتار شخصیت‌های علمی آشنا شوید.

1-‌ شخصیت‌های علمی، توانایی مطالعه و درک متون علمی را دارند. یعنی می‌توانند کتاب‌های مرتبط با علوم مختلف ( درسی و غیر درسی) را به راحتی بخوانند و درک کنند.

2- این توانایی مستلزم آشنایی با زبان فارسی و قابلیت‌های آن است، که بر اثر آن مطالعه و درک متون برای اهل زبان میسرمی‌شود.

3- شما به عنوان بخشی از جامع? علمی کشور، باید توانایی نوشتن مطالب علمی و تحلیلی را کسب کنید، زیرا جامعه از شخصیت‌های تحصیل کرده توقع دارد که مهارت کافی در نوشتن مطالب مورد نظر خود را داشته باشند.

4- زبان نوشتاری، با زبان گفتاری تفاوت‌هایی دارد، هم چنین زبان نوشته‌های علمی و تحلیلی با زبان نوشته‌های دیگر فرق دارد؛ بنابراین شما در کلاس مهارت‌های نوشتاری باید بکوشید با شیوه‌های مختلف نوشتن به زبان فارسی آشنا شوید.

5- هم چنین، افراد تحصیل کرده و متخصص، در هر رشت? علمی علاوه بر دانش تخصصی خویش، با منابع و کتاب‌های مربوط به فرهنگ و ادبیات کشور خود آشنایی دارند. یعنی بزرگان فرهنگ و ادبیات و آثار ایشان را می‌شناسند و قادر به مطالعه و درک آنها هستند.

آثاری چون شاهنامه، مثنوی، بوستان و گلستان، غزل‌های حافظ و شعرها و داستان‌های بزرگان امروز ایران، سازند? فرهنگ و هویت ما هستند و آشنایی با آن‌ها، بخشی از شخصیت فرزانگان و فرهیختگان علمی کشور را تشکیل می‌دهد.

6- درضمن  مواردی که برای نوبت اول و دوم آزمون ادبیات ، لازم است توجه شود، به این صورت است :

  • خواندن صحیح متن درسها
  • حفظ اشعارکتاب درسی و یا یکی ازشاعران باصلاحدید دبیرادبیات
  • معنی ومترادف واژه ها و هم خانواده ها و متضاد و جمع ومفردها
  • نکات دستوری ذکرشده درکلاس توسط دبیرادبیات و تمرین ها و دانش های زبانی کتاب فارسی
  • آرایه ها ودانش های ادبی و قالب های شعری و تشخیص قافیه درشعر  
  • تاریخ ادبیات واعلام وآثارانتهای کتاب ادبیات
  • تشخیص مفهوم متون نظم ونثرهای ادبی کتاب فارسی وتشخیص ارتباط معنایی عبارات درسؤالات چهارگزینه ای

 

 


[ سه شنبه 94/9/17 ] [ 6:13 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]
[ جمعه 94/9/13 ] [ 7:13 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]
[ چهارشنبه 94/9/11 ] [ 10:4 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

 

-   1 نیمایی 2- شاملو (سپید ) 3- موج نو 
نیمایی
شکل نیمایی : که بدان شعر آزاد گویند . شعری است با وزن عروضی ، منتها مصراع های آن مانند شعر سنتی محدود به دو سه و چها رکن نیست و می تواند کمتر از دو رکن داشته باشد ، قافیه در طرز نیمایی جای منظم و مشخص ندارد .اشعار نیما و اخوان و فروغ و سپهری بدین شکل است :  
نمونه :                  
هدیه
من از نهایت شب حرف می زنم 
من از نهایت تاریکی 
و از نهایت شب حرف می زنم 
اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور 
ویک دریچه که از آن 
به ازدحام خوشبخت بنگرم «فروغ فرخزاد »

شکل شاملویی (سپید ) :
که بدان شعر سپید نیز می گویند . وزن و آهنگ دارد ، منتها عروضی نیست . قافیه در این نوع شعرهم جای ثابتی ندارد . شعرهای احمد شاملو از این نوع است : 
سروده‏ای برای مرد روشن که به سایه رفت
قناعت وار 
             تکیده بود 
باریک و بلند 
چون پیامی دشوار 
در لغتی 
با چشمانی از سوال 
و عسل 
و رخساری بر تافته 
از حقیقت و 
باد 
مردی مختصر که خلاصه ی خود بود 
خرخاکی ها به جنازه ات به سؤ ظن می نگرند ...       « احمد شاملو »
شعر موج نو 
این نوع شعر،نه تنها وزن عروضی ندارد، بلکه آهنگ و موسیقی آن حتی مانند شعر سپید هم آشکار نیست . در حقیقت منطق غیر نثری آن و تشبیهات و استعارات نوین آن یعنی مجموعا زبان شعری،بدان آهنگی معنوی می بخشد که در نثر دیده نمی شود .  
قلب تو
قلب تو هوا را گرم کرد 
در هوای گرم 
عشق ما تعارف پنیر بود و 
قناعت به نگاه در چاه آب 
    ××××××
مردم که در گرما 
از باران آمدند 
گفتی از اطاق بروند 
چراغ بگذارند 
من تو را دوست دارم 
      ××××
ای تو 
ای تو عادل 
تو عادلانه غزل را 
در خواب 
در ظرف های  شکسته 
تنها نمی گذاری

 

 

 

 


[ چهارشنبه 94/9/11 ] [ 9:19 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

خاطراتی از روابط حسنه «ماموستا عباس حقیقی» و «استاد احمد قاضی» /دکتر اسماعیل کس نزانی*

آژانس خبری-تحلیی زریان؛ این یاداشت به قلم « دکتر اسماعیل کس نزانی» نوشته شده و در اختیار زریان قرار گرفته است. وی متولد بوکان و ده سال ریاست شبکه های دامپزشکی سنندج، مریوان و دیواندره را بر عهده داشته است.آژانس خبری-تحلیلی زریان؛ حدود 20 سال قبل که کنگره بزرگداشت یاد و مقام ماموستا عباس حقیقی در بوکان برگزار شد ، در تعطیلات تابستانی سال 1374 و دردوران دانشجویی بواسطه انس و الفت و مودتی که با حاج آقا سپهری مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی وقت داشتم در جریان برگزاری کنگره قرار گرفتم و جهت هماهنگی برگزاری کنگره چند بار در محضر شادروان ماموستا عباس حقیقی کسب فیض نمودم .

دیدارها در فضایی گرم و صمیمی در منزل مسکونی استاد صورت می گرفت و هدف از آن آماده سازی کتاب مجموعه اشعار و سروده های استاد به  نام   " رنگین کمان " بود . از آن جایی که تنها وسیله در دسترس تایپ مطالب ماشین های تایپ دستی و برقی بود و همچون امروزه امکان ویرایش و اصلاح اشتباهات املایی و تایپی وجود نداشت و از طرفی تنها یک نسخه از پیش نویس مربوطه تحویل استاد شده بود ، ناگزیر تک تک اشعار را برای استاد قرایت می کردم و چنانچه اشتباه تایپی وجود داشت ، آنها را اصلاح می کردم . 

خاطرات آن روزها و مصاحبت با شاعری همچون ماموستا حقیقی با آن چهره نورانی و بشاش در آن روزهای گرم تابستان و بحث های مختلفی که در زمینه های گوناگون با ایشان داشتم از خاطرات فراموش نشدنی است که شرح و تفصیل آن مجال دیگری می طلبد ، بجث هایی از قبیل اینکه چرا ایشان همچنان به سبک قدما شعر می گویند و تمایلی به سرودن شعر در قالب شعر سپید ندارند و ایشان نیز علیرغم کهولت و کبر سن با روی گشاده و شکیبایی باور نکردنی به تمام پرسش هایم پاسخ می گفت .

در نهایت صفحات کتاب آماده شد و قرار شد که کتاب جهت چاپ تحویل استاد احمد قاضی - سردبیر انتشارات ادبی کردی سروه شود. در پایان تعطیلات ، طبق معمول سفرهایی که پس از پایان تعطیلات نوروزی و تابستانی بوکان را به قصد ارومیه ترک می کردم ، این بار نیز سوار اتوبوس شدم با این تفاوت که انگیزه ای غریب را در وجودم حس می کردم و سرشار از غرور بودم ، غرور و فخر دانشجویی جوان که آخرین اثر آماده چاپ شاعری بلند آوازه را به همراه داشت .

طبق توصیه استاد عباس حقیقی قرار بود کتاب را به شخص استاد احمد قاضی تحویل دهم ، بعلاوه استاد حقیقی در آخرین لحظاتی که صفحات تایپ شده را در پاکت می گذاشتم ، فرمودند که سفارشی هم برای کاک احمد دارم که منظوم است و لطفا در حین تحویل کتاب به خود کاک احمد بگو ( خطاب  " کاک احمد " توسط ماموستا حقیقی در مورد استاد احمد قاضی بود ) .

به ماموستا حقیقی عرض کردم که استاد چون ممکن است سفارشتان فراموش شود، اجازه دهید آنرا یادداشت کنم ، ایشان فرمودند ، شعری را که می خواهم بگویم هیچ وقت فراموش نخواهی کرد و نیازی به یادداشت نیست و اینک توصیه منظوم ایشان به کاک احمد قاضی :

کاک احمدبو خوت آگاداربه له چاپی جوانی

وه ک شه ونم نه بی نیو متر   پانی

و سپس استاد حقیقی فرمودند : می دانی منظورم چیست ؟ و خود ادامه دادند که کتاب مجموعه شعر قبلی ام با عنوان  شبنم ( شه و نم ) قبلا در قطع بزرگ و رحلی شبیه اندازه مجلات سروه چاپ شده است و انگار نیم متر طول و عرض دارد و نمی خواهم این یکی هم ( منظور استاد همین کتاب رنگین کمان یا کولکه زیرینه بود ) به همان سرنوشت دچار شود .

بامداد فردای آن روز با شور و شوقی زاید الوصف در محل دفتر انتشارات سروه حاضر شده و خدمت استاد احمد قاضی رسیدم . بدوا خود را معرفی و با توجه به اینکه استاد قاضی قبلا در آموزش و پرورش بوکان خدمت کرده بود و با ابوی بنده اشنایی داشت ،اظهار لطف بسیار فرموده و بنده را مورد تفقد و محبت بسیار قرار دادند و در فراغتی که رخ داد با ایشان در رابطه با نقاط قوت و ضعف مراسم شب شعری که به مناسبت سالگرد فاجعه بمباران شیمیایی حلبجه توسط انتشارات سروه و به مجری گری زنده یاد مارف آغایی مدتی قبل از دیدارمان در ارومیه برگزار شد به گپ و گفت پرداختیم .

پس از آن بود که امانتی ماموستا حقیقی را تحویل استاد قاضی دادم و تاکیدات جدی ماموستا حقیقی در خصوص چاپ و رونمایی کتاب ایشان همزمان با برگزاری کنگره را به عرض استاد قاضی رساندم و پس از اطمینان از انجام به موقع خواسته ایشان ، نوبت به ابلاغ توصیه منظوم ماموستا حقیقی به استاد قاضی بود . مرحوم استاد قاضی پس از استماع پیام ماموستا حقیقی لبخندی بر چهره شان نقش بست و اظهار داشتند که : " این هم به چشم "

آنگاه با تبسم خاطراتی از گذشته را برایم نقل کردند . مدت کوتاهی از این دیدار نگذشته بود که استاد قاضی با نظارت همه جانبه و شخصی خود بر تمام قسمت های مختلف انتشارات و چاپخانه و ... کتاب رنگین کمان استاد حقیقی را همزمان با برگزاری کنگره بزرگداشت یاد و مقام استاد حقیقی آماده عرضه نمودند.

روانشان شاد و یادشان گرامی

 

 


[ سه شنبه 94/9/10 ] [ 11:49 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

 

شرح حالی بر زندگانی استاد عباس حقیقی

 

      استاد عباس حقیقی در سال 1281 شمسی در روستای مرجان آباد حومه ی مهاباد به دنیا آمد . دروس ابتدایی را نزد پدر به اتمام رسانید . به دلیل وقوع جنگ جهانی اول ، مدتی را در آوارگی به سر برده و در آن دوران اساتید مختلفی را زیارت نموده و بر دانش و فضیلت خود افزود . سالها بعد همراه با استاد برزنجی از محضر و مکتب اساتید مختلف علوم دینی آن زمان بهره وافر بردند .

      استاد ، همراه با دوست همیشگی خود ، استاد سید کامل امامی ـ متخلص به آوات ـ به ادامه ی تحصیل و کسب فیض از محضر حاج باباشیخ ـ عالم بزرگ آن دوران ـ پرداختند .

      استاد حقیقی در سال 1313 به استخدام اداره ی دارایی مهاباد در آمده و از سال 1321 تا سال 1342 ریاست اداره ی دخانیات بوکان را بر عهده داشته اند .

      هر چند استاد در سالهای پایانی عمر خویش 100 غزل از غزلیات حافظ را به زبان کردی ترجمه نموده و با تمام وجود غرق در عرفان حافظ گشته اند ، اما بوی سخن نغز سعدی را می شود در کلیه ی اشعار ایشان حس نمود . علاقه و ارادت استاد به شعرای بزرگ فارس زبان ، بیانگر تسلط و چیرگی آن مرحوم به زبان فارسی و قدرت قلم ایشان در زبان مذکور است .

      استاد تخمیس اشعار شاعران بزرگ کرد و فارس را با قلمی شیوا انجام داده و همه ی آنهایی که در ادبیات صاحب نظر می باشند به توانایی استاد در این زمینه اقرار داشته اند .

      یاد و نام خدا در تمامی اشعار استاد جلوه دارد و نمی توان ایمان به یگانگی خدا را از شعر حقیقی دور دید . بهاریه های کردی استاد را می توان از میان تمامی اشعاری که در این زمینه سروده شده اند به راحتی تشخیص داد و پی برد که دیدگاه طبیعت گرایانه و رئالیستی استاد همواره یکه تاز و بی مثال بوده و خوانندگان را با خود به مرز لذت از طبیعت کردستان برده است .

      استاد عباس حقیقی از زمره شاعرانی است که داستانهایی را به نظم کشیده و در این وادی نیز تبحر خود را نشان داده است از آن جمله است ( مروکه و بزنوکه ) و ده ها داستان منظوم دیگر .

      استاد در زندگی و در جامعه ، نکته سنج و نازک بین بوده و بر همین اساس اشعاری را در قالب فکاهی سروده است .

     حقیقی را می توان عارفی نازک خیال و دارای طبع لطیف دانست که هرگز اقدام به عزلت نشینی ننموده و همواره ضمن پاسداشت عرفان فاخر ، مسائل و مشکلات ملت خود را دیده و در اشعار خود به قلم کشیده است که شعر مشهور حلبچه نمونه ای است در این زمینه  .

      زندگی دور و دراز و پر برکت استاد باعث شد که برای تمامی دوستان شاعر و هم دوره ی خویش مرثیه سرایی نموده و حق دوستی و محبت را نسبت به این عزیزان از دست رفته به جا آورد .

  استاد علاوه بر سرودن شعر به دو زبان کردی و فارسی ، در برخی موارد اقدام به سرودن شعر به زبانهای 

عربی و ترکی نموده است . استاد مجموعه اشعار خود را بسیار دیر در کتابی تحت عنوان دیوان حقیقیمنتشر کردند . چند سال بعد کتاب رنگین کمان و متعاقب آن کتاب شبنم که حاوی ترجمه صد غزل از غزلیات حافظ بود را تقدیم دوستداران شعر و ادب نمودند . هم اکنون کتابی به نام گلچین از اشعار استاد آماده ی چاپ می باشد .

      استاد در تاریخ 26/10/1375 دار فانی را وداع گفته و در گورستان شهر بوکان به خاک سپرده شد .

  

 

 

 

 

 


[ سه شنبه 94/9/10 ] [ 11:7 صبح ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

 

اشکالات املا از دیدگاه روان شناختی

            از دیدگاه روان‌شناختی بیش‌ترین اشکالات املایی دانش‌آموزان عبارتند از :

1ـ ضعف در حساسیّت شنوایی؛ مثلاً کاربرد کلمه‌« هژده» به جای «هجده»، پس از مطمئن شدن از این موضوع بهتر است این گونه افراد به مشاور و یا دفتر مدرسه معرفی شوند و والدین را نیز  از این موضوع باخبر ساخته تا هر چه زودتر این مشکل بر طرف گردد.

            البتّه عواملی مانند: عدم دقّت کافی فراگیر، فراهم نبودن محیط عاطفی و فیزیکی کلاس و حتّی نقص‌گویایی معلّم در این مورد بی‌تأثیر نمی‌باشد.

2ـ ضعف درحافظه‌ی شنوایی؛ مانند جا انداختن کلمات توسط دانش‌آموز.

3ـ ضعف در حافظه‌ی دیداری؛ مثلاً ، کاربرد کلمه ی « مستعضف » به جای «مستضعف ».

            برای رفع ضعف بینایی و شنوایی پیشنهاد می‌شود تمرین‌ها و پرسش‌هایی از جمله خلاصه‌گویی و خلاصه نویسی را به دانش‌آموز ارائه داد تا در هنگام خواندن و گوش دادن تمرکز حواس پیدا کند و بدین ترتیب بر این نقیصه غلبه یابد.

4ـ عدم توجّه کافی دانش‌آموز به هنگام نوشتن؛ مانند: « اکر » به جای « اگر» .

5ـ نارسایی نویسی؛ مانند « سم » به جای « سهم » .

 

 


[ دوشنبه 94/9/9 ] [ 5:4 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]

 

وپژگی هایی برای یک معلّم انشا:

 

        یکی از شرایط اصلی برای نوشتن داشتن حرف است . برای این که سخنی تازه داشته باشیم باید تجارب خودرا از دوراه وسعت ببخشیم یکی از طریق مشاهده و دیگراز راه مطالعه . به همین منظور یک معلّم انشا باید اهل مطالعه ، اهل قلم و اهل بیان باشد و دانش آموزان را به کتاب وکتاب خوانی علاقه مند کند . روش های صحیح مطالعه ، شیوه های آموزشی خواندن و چگونگی پرورش اندیشه -های خلّاق را بر روش علمی آموزش دهد و برای پروراندن تفکّر خلّاق آنان را نسبت به محرک های اطرافشان حسّاس نماید وتشویق کند تا همه پدیده ها را به دقّت مشاهده کنندتا در بیان دیده ها وشنیده ها الگوی واحدی را به کار نگیرند . آشنایی با فن ، مهارت ها ، هنر ، معلومات معلّمی وشیوه های آموزشی لازمه ی کار اوست .

      داشتن اخلاق نیکو ، برقراری ارتباط دوستانه وفراهم نمودن زمینه های شادابی درکلاس از ضروری ترین نکاتی است که دروهله اوّل یک معلّم باید بدان توجّه ویژه داشته باشد.

        دبیر انشا باید یک روان شناس خوب باشد وبا فراگیر خود ارتباط مناسب برقرار کند زیرا تحقیقات نشان داده که 60% از تأثیر معلّم به نوع ارتباطی که دارد بر می گردد نه به موادّ تخصّصی او؛ مثلاً ازخط زدن انشا که تأثیری منفی در روحیّه ی آنان دارد بپرهیزد ، آنان را از نوشتن نترساند، بادقّت به انشا گوش دهد تا فراگیران جرئت کنند انشا ی خود را خوب بخوانند و ...  .

           معلّم باید تئوری ها و مدل های مختلف نوشتاری را بشناسد و آنان را درنوشتن همراهی کند، به آنان سر بزند ، شروع  و وسط کار نوشتن آنان را ببیند ، همان جا اصلاح کند ونظر خودش را بگوید ، زیر بهترین جملات خط کشیده و دانش آموزان را به نوشتن تشویق کند ویا با یاداشت هایش توجّه آنان را به تذکّرات جلب نماید . باید یاد بدهد که هرکسی نظرات واندیشه هایش را به زبان خود بنویسد و نگران نمره و . . . نباشد .

           برای زنده نگه داشتن و پویایی کلاس فرصت تبادل اندیشه را به آنان بدهد وامکان طرح انتقاد شنوندگان ودفاع خواننده را از نوشته اش فراهم آورد. تنوّع در طرح موضوعات انشا را رعایت کنند ودر جلسه های آغازین باید موضوعاتی مطرح شود که تقریباً تمامی دانش آموزان از عهده ی نوشتن آن برآیند واعتماد به نفس پیداکنند تا بدانند که می توانند بنویسند ؛ زیرا سخت گیری در باره ی نگارش وقاعده های آن در گام نخست ، نتیجه ای جز ترس از نوشتن به دنبال نخواهد داشت.

باید درکلاس انشا مهارت های گوش دادن ، خواندن ،سخن گفتن ، نوشتن ، تفکّر ، نقد وتحلیل را تقویت کند.

از دیگر خصوصیات یک معلّم انشا می توان به موارد زیر اشاره کرد :

ü                 آشنا نمودن دانش آموزان با روش حلّ مسئله از جمله بارش مغزی و پرورش این مهارت .

ü                 به کار گیری قوّه ی تخیّل واستدلال فرگیران .

ü                 فراهم نمودن زمینه برای استفاده از اطّلاعات وتجربیّات قبلی دانش آموزان .

ü                 تشویق شاگردان دراهدای کتاب به کتاب خانه ی مدرسه

ü                 برگزاری نمایشگاه هایی از آثار ونوشته ها جهت پرورش خلّاقیّت .

ü         برگزاری مسابقه ، جشنواره ، شب آشنا نمودن دانش آموزان با روش حلّ مسئله از جمله بارش مغزی و پرورش این مهارت .

ü                 به کار گیری قوّه ی تخیّل واستدلال فرگیران .

ü                 فراهم نمودن زمینه برای استفاده از اطّلاعات وتجربیّات قبلی دانش آموزان .

ü                 تشویق شاگردان دراهدای کتاب به کتاب خانه ی مدرسه

ü                 برگزاری نمایشگاه هایی از آثار ونوشته ها جهت پرورش خلّاقیّت .

ü           برگزاری مسابقه ، جشنواره ، شب شعر و ... در زمینه -های داستان نویسی ، مقاله نویسی و ...  .

ü         بهره گیری از تشویق واهدای جوایز .

ü         انتخاب بهترین انشا در پایان هر ماه وقرائت در مراسم خاص چون برنامه ی صبحگاهی جهت تشویق دانش -آموزان.

ü          آموزش به کارگیری از آرایه های ادبی بویژه تشبیه ، کنایه ، تلمیح و...  .

ü         آشنایی با ادبیّات کودکان ونوجوانان و معرفی آن ها به دانش آموزان.

ü        مهارت در تعیین موضوعات انشا با توجّه به شرایط ذهنی و روان شناختی .

ü         طرح موضوع های مختلف در هر جلسه و دادن اجازه -ی انتخاب . 

ü           لزوم تشکیل زنگ انشادر بیرون از کلاس  تا به شاگرد آموخت بدون فیلتر دانسته های قبلی به سوژه نگاه کند .

ü         توجّه داشتن به کیفیّت نوشته نه کمیت .

ü         آشنایی معلّم با دروس دیگر؛ زیرا در نوشتن انشا است که بسیاری از یافته ها وآموخته های او آشکار می گردد .

ü          دانش آموزان را به تنظیم پاکنویس نوشته های خود تشویق نماید .

ü          بیش تر بر نوشتن فی البداهه در کلاس تأکید نماید .

ü          معلّم با روش ارزشیابی انشا آشنا باشد .

ü          از کلاس برای جبران درس های عقب افتاده استفاده نکند .

 

 

 

 


[ دوشنبه 94/9/9 ] [ 4:44 عصر ] [ ابوبکررحیمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ متعلّق به گروه آموزشی زبان وادبیّات فارسی متوسطه ی اول شهرستان بوکان می باشد . همکاران وسرگروه های آموزشی استان وسراسرکشور می توانند مقالات ونظرات خودرا درزمینه درس ادبیات فارسی راهنمایی جهت انعکاس در این وبلاگ ؛ به آدرس بوکان، کارشناسی تکنولوژی وگروه های آموزشی بوکان ارسال نمایند
موضوعات وب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 83
بازدید دیروز: 58
کل بازدیدها: 289343